انگيزه ي پژوهش هاي علمي در تمدن اسلام

يكي از افتخارات مسلمانان آن است كه به هر سرزميني راه يافتند، از فرا گرفتن علوم آن سرزمين كوتاهي نورزيدندو در برابر دانش ديگران ،بي اعتنايي نشان ندادند.از اين رو در سده هاي نخستين اسلامي بسياري از علوم مانند پزشكي ،طبيعيات،رياضيات ،نجوم،منطق،فلسفه و جز اين ها از كشورهايي چون يونان ومصر (حوزه ي اسكندريه)و غيره در ميان مسلمانان رواج يافت و در پاره اي از موارد به اصلاح وتكميل دانش هاي مزبور نيز توقيف يافتند.

در پزشكي نوابغي چون ابن سينا و رازي تجربه هاي يونانيان را پي گرفتند و طب بقراط و جالينوس را بارورتر ساختند. كتاب هاي« القانون» و « الحاوي» اثر ماندگار اين دو دانشمند،قرن ها مورد استقبال پزشكان برجسته در خاور و باختر قرار گرفت و رهنماي معالجات آن ها بود. در اختر شناسي، هيئت بطلميوس به وسيله ي كساني چون ابومعشر بلخي و ابو ريحان بيروني و ابو عبدا... بتاني و نصير الدين طوسي باز شناسي و پي گيري شد و رصد خانه ها در شهر هاي اسلامي به پا داشتند كه معروف ترين آن ها رصدخانه ي مراغه زير نظر محقق طوسي بود.در طبيعيات دانشمنداني كه سرآمدشان حسن بن هيثم بصري به شمار مي آمد، دربا ره ي قوانين نور ،آراء اقليدس و بطلميوس را نقد و تصحيح نمودندو افكار كاملا تازه اي پديد آوردند. ابن هيثم ،رياضيات را با تجربه هاي اتاق تاريك همراه كردو به نتايج ارزنده اي رسيد. در رياضيات ، دانشمنداني چون خوارزمي و موسي بن شاكر و خيام و ابوالوفاي بوزجاني به حل مسائل و معادلات دشوار و شرح مصادرات اقليدس و كشف روش هاي جديد رياضي پرداختند. در منطق و فلسفه حكيماني مانند كندي، فارابي ، ابن سينا و ابن رشد به توضيح  و تكميل آراء ارسطو اهتمام ورزيدند. جغرافي دان هاي اسلامي، كتاب هاي ارزنده اي چون : «  المسالك و الممالك » و « معجم البلدان »  و  « نزهه المشتاق في اختراق الآفاق » (اثر ادريسي) و غيره را پديد آوردند...

علاوه بر اين ،مسلمانان ، دانش هاي تازه اي چون نحو و عروض و اشتقاق و مناظره و اصول و رجال و درايه و غيره را بنيان نهادند.

اين نشاط علمي چرا و به چه دليل پديد آمد؟ دليل آن را هر چه تصور كنيم، مهم تر ازهمه تشويق اسلام به كسب دانش و معرفت شمرده مي شود. قرآن كريم در همان اغاز نزول فرخنده اش ،از موهبت « علم اموزي » به آدمي ياد كرده و بخشايش خداوند را در اين باره، بزرگ تر از ديگر مواهب نشان مي دهدو مي فرمايد:

اقرء و ربك الاكرم

الّذي علّم بالقلم

علّم الانسان ما لم يعلم(علق/3تا6)

« بخوان و خداوند تو بخشنده ترين است.آن كسي كه به وسيله ي قلم ، آموزش داد.انسان را چيز هايي آموخت كه آن ها را نمي دانست.»

پيامبر بزرگوار اسلام و خاندان پاكش كه درود خدا بر آنها بادنيز در موارد گوناگون ، مسلمانان را به فراگيري دانش تشويق مي كردند:

الحكمه ضاله المؤمن فحيث وجدها فهو احقّ بها.

«  سخن حكمت آميز، گمشده ي مؤمن است، هر جا كه آن را يافت از همگي بدان سزاوارتر است».

اين موضوع در خور توجه است كه آن چه اسلام آموختنش را سفارش مي نمود، تنها آگاهي از « كتاب و سنت» نبود بلكه مسلمانان را به انديشيدن در زمين و آسمان و پژوهش هاي تاريخي درباره ي آدميان و نظر در آفرينش جانداران و گياهان و خلاصه ، همه ي مخلوقات ترغيب مي فرمود. چنان كه مي خوانيم:

  « چرا در فرمان روايي آسمان ها و زمين و هر چه خدا آفريده است نظر نيفكندند؟!...»(اعراف/185)

  « بگو بنگريد كه در آسمان هاو زمين چيست؟» (يونس/101)

  « چرا در زمين نگرديدندتابه سرانجام پيشينيان خود بنگرند؟!»(غافر/82)

اساسا عقايد و احكام اسلام، مسلمانان را به سوي آگاهي از دانش هاي عقلي و طبيعي سوق مي داد. مثلا مسلمين براي آگاهي بيشتر از اوقات نماز و روزه و حج و پرداخت سالانه ي زكات و غيره ، با « علم هيئت » آشنا شدند و معناي آيت لتعلموا عدد السّنين والحساب (يونس/5) را تحقق بخشيدند و براي آگاهي از نصاب اموال و مقادير زكات آنها و تقسيمات ميراث ، دانش رياضي را فرا گرفتند.در مناظرات خود با پيروان ساير مذاهب به مصداق ولا تجادلوا اهل الكتاب الّا بالّتي هي احسن(عنكبوت/46)از توجه به علوم عقلي خودداري نورزيدند...به طور كلي ، عنايت گسترده ي قرآن كريم به طبيعت و تحولّات آن ، پيروان قرآن را به سوي علوم طبيعي مي كشاندوسفارش پيامبر(ص) مبني بر اين كه «دانش وحكمت را هر جا يافتيد، بگيريد» آنان را به سوي ترجمه ي متون علمي ديگران ، برمي انگيخت وهمچنين دستور پيامبر اكرم(ص) كه فرموده بود:«دانش را با نگارش مقيّد سازيد(تا از ميان نرود)» ، مسلمانان را به سوي كتابت و نويسندگي هدايت مي كرد.از اين رو ديري نگذشت كه مسلمانان مجهزترين كتابخانه هاي جهان را فراهم آوردند.پي ير روسوP.Rousseauدر كتاب « تاريخ علوم » مي نويسد:

 « سه قرن بعد از مرگ پيامبر، شهر قرطبه يك ميليون جمعيت، هشتاد مدرسه ي عمومي وكتابخانه اي شامل 600هزار جلد كتاب داشت و زبان عربي ،زبان علمي جهان شده بود.»

آنچه پي يرروسو گزارش نموده، گوشه اي از كتابخانه هاي بزرگ اسلامي را نشان ميدهد و شرح تاليفات و تصنيفات و ترجمه ها و تفسيرهايي كه مسلمين پديد آوردند و كتابخانه هايي كه در ديگر شهرهاي مركزي اسلام تشكيل دادند ، در خور اين مختصر نيست ونگارش كتاب مستقلي را مي طلبد.

نكته اي را كه لازم مي دانم يادآور شوم اين است كه انبوه عظيم كتاب هاي مسلمين در سده هاي نخستين اسلامي ، همگي زاده ي همّت و پژوهش هاي نژاد عرب نبوده است بلكه عموم مسلمانان عربي و پارسي و مصري و هندي وجز ايشان در فراهم آوردن آن مجموعه ي گرانبها شركت داشتند. بويژه سهم ايرانيان در اين مورد بسيار چشم گير بوده است ولي برخي از خاور شناسان  به هنگام بحث از فرهنگ و تمدّن گسترده ي اسلامي ، همه را مولود تلاش علماي عرب قلمداد مي نمايند و عنوان كتاب هاي خود را به جاي « تمدن اسلامي »  يا    « دانش هاي مسلمانان » چنان مي نهند كه مترجمان عرب ، ناگزير آن ها را به صورت «حضاره العرب» و « العلم عند العرب » ترجمه مي كنند!! و چقدر كتاب هايي با عناوين « علم النبات » و « الكيمياوون العرب » و « الطب العربي » و «مآثر العرب في الرّياضيات و الفلك» و « معالم الفكر العربي » و امثال اين ها را ملاحظه مي كنيم كه سهم ديگر مسلمانان را در پيشرفت علوم ناديده انگا شته اند. كار به جايي رسيده كه برخي از نويسندگان معتبر در زمينه ي « تاريخ علوم »  همچون پي يرروسو نيز فصلي از كتاب خود را بدين عنوان اختصاص داده است كه: « مشعل علم به دست عرب افتاد ». ولي در همين فصل ناگزير از دانشمندان مسلمان و ايراني چون ابن سينا و خوارزمي  نام مي برد!

شك نيست كه«  تعصب نژادي »  نزد خردمندان ، امري مذموم به شمار مي رود.از اين رو ما اذعان داريم كه دانشمندان عرب همچون منجم معروف « محمد فرازي غطفاني » و فيلسوف نامدار « يعقوب بن اسحق كندي » و فيزيكدان برجسته « حسن بن هيثم بصري» و طبيب شهير « علي بن عباس بغدادي » و دانشمندان بسياري ديگر از مسلمانان عرب در گسترش فرهنگ و تمدن اسلامي ، نقش مؤثر داشتند ولي البته سهم ديگران را در خدمت به اسلام و پيشرفت دانش نيز نبايد ناديده انگاشت كه اسلام عزيز متعلق به همه ي ماست و از بركات آن به راه علم و حكمت رفته ايم. به قول شاعر:

                      اين همه آوازه ها از شه بود                                 گرچه از حلقوم عبدا... بود!

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

تاريخ علوم(تاليف پي ير روسو) ،ترجمه ي حسن صفاري ،چاپ تهران، صص117،118و121

نوشته شده از:كتاب ماه علوم و فنون( ماهنامه تخصصي اطلاع رساني و نقدوبررسي كتاب)

نگارنده:الهام تركي نژاد مهرباني

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

کانون فیزیک*گیتیک*

sandglass

وبلاگ تخصصی کانون فیزیک*گیتیک* با عنوان گیتیک

برای ورود به وبلاگ تخصصی کانون فیزیک*گیتیک* روی این لینک کلیک نمایید.

 

پوپر می گوید:

پوپر

 

 

 

راه درس گرفتن از تجربه ، انجام مشاهدات مكرر نيست.سهم تكرار مشاهدات در قياس با سهم انديشه هيچ است.بيشتر آنچه كه مي آموزيم با كمك مغز است.

چشم و گوش نيز اهميت دارند، ولي اهميتشان بيشتر در انديشه هاي غلطي است كه مغز يا عقل پيش مي نهند.

 

          کارل رايموند پوپر

 

 

 

 

کانون فیزیک (گیتیک)

در تیر ماه سال جاری کانونی با هدف فیزیک برای همه تحت عنوان کانون فیزیک(گیتیک) در فرهنگسرای بانو(سرو) تاسیس گردید.

برنامه های این کانون به شرح زیر می باشد:

برگزاری همایش٬سخنرانی های ماهانه٬برگزاری جلساتی با حضور اعضای کانون و نمایش فیلم در حوزه ی علم فیزیک و...

 

هر یک از اعضای کانون٬با توجه به علاقه مندیهای خود در حوزه ی علم فیزیک٬آنچه را که در توان دارند گردآوری نموده و در اختیار دیگر اعضای کانون قرار می دهند٬تا از این رهگذر٬دانسته ها و علایق خویش را تعمیم دهند٬و در این مسیر٬دیگر اعضای کانون فرصتی را برای تفکر در زمینه هایی خارج از زمینه ی علاقه مندی خویش٬می یابند.

همچنین در این جلسات موضوعات مورد علاقه به بحث و گفتگو گذاشته می شود و اعضا به بیان آرا ونظرات خویش می پردازند.

جلسات این کانون تاکنون به شرح زیر برقرار بوده است:

23/4/1386.تاسیس کانون فیزیک(گیتیک)

9/5/1386.این جلسه به منظور آشنایی اعضا و بیان اهداف کانون برگزار گردید.

23/5/1386.اجرای 2 سخنرانی با موضوعات:

1.نانو ذرات فلزی

2.تاریخچه ی انرژی خورشیدی و معرفی یک اختراع

هممچنین در این جلسه 2 کتاب پارک ژوراسیک و بعد چهارم نیز معرفی گردید.

11/6/1386.اجرای 2 سخنرانی با موضوعات:

1.میکروسکوپهای الکترونی

2.سخنرانی در باب مکانیک کوانتومی

همچنین درآمدی بر کتاب تاریخچه ی زمان اثر استیون هاوکینگ.

 

چکیده ای از مطالب ارائه گردیده ی فوق بر روی وبلاگ تاریخ و فلسفه علم قرار خواهد گرفت.

جلسه ی آینده٬در تاریخ 27 شهریور 1386 ساعت 10 صبح ٬در فرهنگسرای بانو(سرو)برگزار خواهد گردید.از علاقه مندان به شرکت در جلسات کانون دعوت به عمل می آید٬در تاریخ مقرر در محل برگزاری جلسات حضور به هم رسانند.

آدرس:خیابان ولیعصر٬بالاتر از پارک ساعی٬کوچه ساعی٬فرهنگسرای بانو(سرو)

جهان،چنان که هست

به نظر مي‌رسد فلسفه مناسب براي عصر علم، «تجربه‌گرايي» باشد.
معرفت ما از جهان حقيقتاً معرفتي پيشيني (apriori) نيست، بلكه بر پايه قرن‌ها تحقيق تجربي بنا شده است. اما مسئله‌اي بنيادي در اين‌جا مطرح است. اگر ارتباط ما با جهان به واسطه تصورات ما باشد، چگونه مي‌توان دريافت كه تجربه راهنمايي قابل اعتماد براي شناخت جهان است، آن گونه كه جهان هست؟
..فلسفه بار کلي يکي از فلسفه‌هاست که داراي نکاتي زيبا و عميق است از بارزترين اموري که به زيبائي اين فلسفه اصالت معناي مي‌افزايد ارتباط آن با فلسفه الهي است و رد فلسفه الحادي و ماترياليستي است که با انکار ماده که اساس و پايه اين فلسفه‌هاست اين نکته را به خوبي روشن مي‌سازد و نکته ديگر ارتباط آن با معرفت‌شناسي است. اساسي‌ترين مسئله در فلسفه چه در بحث‌هاي وجودشناسي و چه شاخه‌هاي ديگر آن معرفت‌شناسي است.

بركلي معتقد بود ميزها، درختان و ديگر اشيا مجموعه‌اي از انطباعات است كه وجودي مستقل از ادراك ندارند.
اما موضع او را فيلسوفاني كه ذهن علمي دارند نمي‌پذيرند. «بركلي» تمايز ميان ويژگي‌هاي اوليه (ويژگي‌هايي كه اشيا واقعاً آنها را دارا هستند) و ثانويه (ويژگي‌هايي كه به نظر مي‌رسد اشيا آنها را دارا هستند و در واقع آنها را ندارند) را به چالش كشيد.
 بركلي با هر نوع رئاليسم متافيزيكي (هستي شناختي) مخالف بود. او حتي رئاليسم‌علي را نيز انكار مي‌كرد. رئاليسم علي بيان مي‌كند: اشياي خارجي مستقل از اذهان ما وجود دارند. اين اشيا از طريق حواس باعث ادراك بي واسطه در ما مي‌شوند.
او وجود ماده را نيز انكار مي‌كرد. به همين دليل اكثراً بركلي را كسي مي‌شناسند كه با دريافت‌هاي متعارف ما از جهان مخالف است. اما نكته مهم اين است كه او ادعا نكرد ميزها، صندلي‌ها و ديگر اشياي مادي وجود ندارند، بلكه مدعي بود اشيا مستقل از ذهن نبوده و از اجزايي كه ويژگي‌هاي اوليه را دارا هستند، ساخته نشده‌اند.

به نظر لاک ما در ادراک حسي مستقيما به اشياء مادي آگاهي پيدا نمي‌کنيم بلکه فقط به تصوراتي که اين اشياء در اذهان ايجاد مي‌کنند آگاهي داريم، اما در عين حال مي‌توانيم نتيجه بگيريم که اين اشياء موجودند زيرا آنها علت تصورات ما محسوب مي‌شوند. همچنين به نظر لاک بعضي از تصورات شبيه به کيفياتي هستند که در خود اجسام وجود دارند ولي بعضي از آنها به اين دليل که نسبي هستند فقط در ذهن وجود دارند. او دسته اول را کيفيات اوليه و دسته دوم را کيفيات ثانويه مي‌نامد. اما به نظر بر کلي چنين عقيده‌اي هم به شکاکيت منجر مي‌شود و هم به الحاد. اگر ما فقط به تصورات حسي آگاهي داريم چگونه مي‌توانيم نتيجه بگيريم که اين تصورات مطابق بااشياء مادي‌اند. برکلي براي رهايي از چنين شکايتي جوهر مادي را انکار نموده و تصورات را شيء واقعي دانسته و آنها را بازنماي چيزي غير از خودشان نمي‌داند. بعلاوه برکلي همان دلايلي را که لاک براي ذهني بودن کيفيات ثانويه اقامه کرده بود براي ذهني بودن کيفيات اوليه بکار گفت و همه کيفيات محسوس را تصورات دانسته و تصورات نيز نمي‌توانند قائم به يک شيء غير مدرک باشند. بدين ترتيب برکلي جهان مادي را به مجموعه‌اي از تصورات تقليل داده و ايده‌اليسم وي شکل مي‌گيرد.

معناي «مستقل از ذهن» اين است كه حتي اگر بر فرض هيچ انساني يا مخلوق ديگري نيز وجود نداشته باشد تا شي‌اي را درك كند، آن شي وجود داشته و خواهد داشت. 
ديدگاه بركلي نوعي از آموزه ايده آليسم است. ايده‌آليسم آموزه‌اي هستي شناختي است مبني بر اينكه همه آنچه در طبيعت است ذهني يا روحي است. بنابراين ايده آليسم با هر نوع رئاليسم (چه متافيزيكي و چه علي) ناسازگار است.
 اما بسياري از فلاسفه معاصر غرب مي‌گويند ما به وجود اشياي مستقل از ذهن (برخلاف نظر بركلي) باوري قابل توجيه داريم چون اشياي مستقل از ذهن بهترين تبيين براي نظم‌هاي موجود در تجربه ما هستند. در حالي كه بركلي جهان خارج را درون انطباعات قرار مي‌دهد تا چگونگي به دست آمدن معرفت نسبت به جهان خارج را از معرفت نسبت به انطباعات حل كند اما فيلسوف نامدار آلماني كانت، طريق ديگري را در پيش مي‌گيرد.
او نه تنها با رئاليست‌هاي معتقد به جهان مستقل از ذهن موافق است بلكه با شك‌گرايان معتقد به عدم دست يافتن به معرفت جهان نيز موافق است. او جهان في‌نفسه را جهان «نومن» و جهاني را كه ما تجربه مي‌كنيم جهان «فنومن» مي‌نامد. او معتقد بود كه بيشتر معرفت ما نسبت به جهان فنومن‌ها از طريق حواس فراگرفته مي‌شود اما با اين حال اعتقاد داشت برخي از معرفت ما پيشيني است.

 برکلي عليرغم انکار ماده از پيروان اصالت حس محسوب مي‌شود، زيرا وي براي توجيه ادراکات حسي خدا را جايگزين ماده مي‌کند. فلاسفه اسلامي بر خلاف برکلي وجود جهان مادي مستقل از ذهن را يک امري بديهي پنداشته‌اند. به نظر آنها متعلق بي‌واسطه آگاهي همان تصورات ذهني است و به واسطه اين تصورات به اشياء خارجي مستقل از ذهن علم پيدا مي‌کنيم و آنها تطابق اين دو نحوه وجود را نيز يک امر بديهي مي‌دانند. بعلاوه فلاسفه اسلامي بر خلاف برکلي اعتقاد به وجود ماده را نه تنها دست‌آويزي براي انکار خدا نمي‌دانند بلکه به اين جهت که خصوصيت ذاتي آن امکان ماهوي است و امکان ماهوي نيز ملاک نيازمندي شيء به علت است ، آن را يکي از دلايل اثبات وجود خداوند قرار داده‌اند.
=================================== 
منابع:

www.hamshahri.net
http://database.irandoc.ac.ir

تاریخچه ساعت

ساعت وسیله ای برای اندازه گیری زمان است. ساعت با فرم نوینش (24 ساعتی) حداقل از قرن پانزدهم مورد استفاده است.

تاریخچه:حدود شش قرن قبل از میلاد، بابلی ها «در عصر امپراطوری دوم» چند مورد ابداعی از خود بجای گذاشته اند که امروزه نیز مورد استفاده کلیه کشورهاست . مرسوم داشتن هفت روز هفته و تعیین عدد پایه 60 برای ساعت، از یادگارهای بابلی ها بشمار میرود . بابلی ها عقیده داشتند چون عدد 60 به اعداد 1 ، 2 ، 3 ، 5 ، 6 ، 10 ، 15 ، 20 ، 30 قابل تقسیم است . لذا، این عدد را پایه در نظر گرفته و مبنای تقسیم بندی ساعت قرار دادند . همچنین تقسیم بندی دایره به 360 درجه «مضربی از 60» از کارهای بابلی ها میباشد.

انواع ساعات ابتدائی:بد نیست بدانیم که در گذشته بشر برای دانستن وقت و ایام، با توجه به تجربه و دانش زمانه، ساعت هائی را اختراع کرده و مورد استفاده قرار داده است، که مهمترین آنها عبارت می شده از: 

ساعت سایه ای:مصریان قدیم ساعتی ساختند که به ان ساعت سایه ای میگفتند.این ساعت به گونه ای بود که سایه قطعه ای چوب عمودی برروی یک قطعه چوب افقی می افتد و زمان را با ان اندازه می گرفتند.

saate aabiساعت آبی: ساعت ابی نیز توسط مصریان اختراع شد.در این نوع ساعت، از جریان یک نواخت آب استفاده میشده، باین ترتیب که داخل ظرف مدرج سوراخ دار را با آب پر میکردند ک آب قطره قطره از سوراخ کوچک می چکیده، و با توجه بمقدار آب خروجی، زمان تا حدودی معلوم میشده است .

 

 

aftabiساعت آفتابی :در ساعت خورشیدی، میله ای عمودی بر سطح افقی نصب میشده است با اندازه گیری سایه آن میله، زمان معلوم میگردیده(در ادامه به این نوع ساعت بیشتر می پردازیم).

 

 

 

 

saate sheniساعت شنی یا ماسه ای :از دو حباب شیشه ای چسبیده به هم تشکیل میشده که میان آن، سوراخ باریکی برای رد شدن شن یا ماسه تعبیه میکردند، تا شنها بتدریج از حباب بالا به حباب پایین جمع شود.بعد ظرف را وارونه میکردند و همان عمل تکرار میشد . با معلوم شدن تعداد دفعات جابجا شده شن ها در حبابها، حدود تقریبی زمان مشخص میگردید.

 

 

saate shaamiساعت شمعی:در این نوع ساعت، بدنه شمع مدرج می شد و با سوختن شمع و کوتاه شدن آن زمان را محاسبه می کردند.

 

 

اشکال جدیدتر ساعت:

با پیشرفت علم و دانش بشری، بتدریج ساعتهای دقیق تر مکانیکی، وزنه ای، فنردار،برقی، باطری دار و کامپیوتری جای ساعتهای آبی،آفتابی و ماسه ای را گرفتند.مخصوصا" از زمان استفاده انسان از فنر جهت راه انداختن چرخ های دندانه دار، که به ساعت شمار و دقیقه و حتی ثانیه شمار متصل هستند، سنجش دقیق زمان برای همه بطور ساده امکان پذیر گردید. در اوایل قرن شانزدهم اولین ساعت مچی آهنی، که نسبتا" زمخت بوده، توسط یکنفر آلمانی ساخته شد . بعدها اواخر قرن هجدهم با استفاده از فنر و چرخ دندانه های بسیارکوچک،امکان ساختن ساعتهای مچی ظریف بوجود آمد،بطوریکه اولین ساعتهای مچی شبیه ساعتهای امروزی،در کشور سوئیس «از سالهای 1790 به بعد» ساخته شد.

بین سالهای 1865 تا 1868 بزرگترین، حجیم ترین و جسیم ترین ساعت دیواری جهان،در کلیسای سن پیر در فرانسه نصب گردید ارتفاع ساعت 1/12 متر عرض آن 09/6 متر و ضخامتش 7/2 متر بوده که از 90000 قطعه تشکیل یافته.در مقابل بزرگترین ساعت،ظریف ترین ساعت دنیا فقط 98/0 میلی متر قطر دارد.

 ساعت های نوین:

 تکنولوژی امروزی ، انسان را قادر ساخته ساعتهای بسیار ظریف و دقیق مکانیکی تمام الکترونیکی، کامپیوتری،و حتی اتمی بسازد.

ساعت آفتابی:

توالی فصل‌ها و تاثیر آن بر زندگی انسان‌ها از زمان‌های دور، دانش تقویم را به نیازی اصلی انسان در تمدن‌های بزرگ تبدیل کرد. موضوع اصلی تقویم سنجش و اندازه‌گیری زمان بود و در این میان دانستن مدت روز و داشتن زمان آن بسیار مهم می‌نمود. حضور خورشید در آسمان و تکرار روز و شب اندیشهٔ‌ ساخت نخستین ابزار برای سنجش زمان را در انسان ایجاد کرد و به این ترتیب ساعت‌های آفتابی به عنوان اولین ساعت‌ها ساخته شد و با درک بهتر انسان از کارایی کرهٔ آسمانی پیشرفت بیشتری کرد.براساس نوشته‌های هرودوت قدمت این ساعت‌ها به ۵۰۰۰ سال قبل برمی‌گردد و او ساخت این ابزار را به سومری‌ها و کلدانی‌ها نسبت می‌دهد، اقوامی که در منطقهٔ بین‌النهرین می‌زیستند.

بر مبنای مدارک موجود نخستین کسی که به محاسبات نظری ساعت‌های آفتابی توجه کرد و باعث رواج آن‌ها شد، آنکسیماندر اهل ملطیه در قرن ۶ پیش از میلاد بود. در این دوران بود که ساعت‌های آفتابی در نقاط مختلف امپراطوری یونان گسترش یافت. خارج از تمدن یونان، در حدود ۳۴۰ سال پیش از میلاد ستاره‌شناسی کلدانی به نام بروسوس نخستین ساعت آفتابی کروی را طراحی کرد. در این ساعت آفتابی جذاب شاخص درون نیمکره‌ای واقع بود که علاوه بر نشان دادن زمان بر حسب یک تقسیم‌بندی ۱۲ ساعتهٔ طول روز، بلندای سایه نیز فصل‌ها را مشخص می‌کرد.

نخستین ساعت‌های آفتابی که شاید حتی پیش از این اقوام نیز بوده‌است، تنها گذر خورشید را از نصف النهار ناظر را مشخص می‌کرد که همان ظهر شرعی است. سومری‌ها این ساعت را گسترش دادند و اولین نمونه ساعت‌های آفتابی عمودی را ساختند. در این ساعت‌ها که ساده‌ترین نوع ساعت‌های آفتابی است، یک شاخص عمودی سایه‌ای بر صفحه‌ای می‌اندازد که تقسیم‌بندی آن نشان‌گر ساعت‌های روز است.

ساعت آفتابی وسیله‌ای است که زمان را با استفاده از مکان خورشید در آسمان می‌سنجد. معمول‌ترین نوع ساعت آفتابی از میله‌ای ساخته شده‌است که روی صفحه‌ای قرار دارد و ساعت‌های شبانه‌روز روی صفحه نشانه‌گذاری شده‌اند. وقتی مکان خورشید در آسمان عوض می‌شود، مکان سایهٔ میله هم روی صفحه جابه‌جا می‌شود و ساعت را نشان می‌دهد.

 saate aftabi

 

 

 

 

نمونه ای از یک ساعت افتابی

 

 

 

 

 

 

 

 

saate aftabi

 

 

 

 

یک ساعت آفتابی در فرانکفورت آلمان

 

 

 

 

 

 

 

 

sharif

 

 

 

ساعت آفتابی در مقابل دانشکدهٔ مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف تهران

 

 

 

ساعت های آفتابی در فرهنگ مردم:در بیشتر شهرهای بزرگ این ساعت‌ها در میدان اصلی نصب می‌شد تا مردم ساعت را بدانند. نمونه‌های بسیاری از اولین ساعت‌های آفتابی تا امروز وجود دارد که با پیشرفت علم و دانش انسان در زمینهٔ ریاضیات، کامل‌تر و دقیق‌تر شده‌است و امروزه این ساعت‌ها به عنوان نمادی از تمدن هر سرزمین مورد توجه قرار می‌گیرند.

شاخهٔ آماتوری انجمن نجوم ایران در روز ۳۱ خرداد همزمان با انقلاب تابستانی، جشنوارهٔ ساعت‌های آفتابی را برگزار می‌کند که از اهداف آن بازیابی و احیای ساعت‌های آفتابی موجود در کشور در کنار ترویج فرهنگ ساخت و استفاده از آن‌ها است.

دقت ساعت های آفتابی:بیشتر ساعت‌های آفتابی تزئینی برای عرض جغرافیایی ۴۵ درجه طراحی می‌شوند. اگر بخواهیم چنین ساعت‌هایی را برای عرض‌های جغرافیایی دیگر به کار ببریم، باید صفحهٔ ساعت را کج کنیم تا محور ساعت (راستای میلهٔ ساعت) موازی با محور چرخش زمین قرار بگیرد و راستایش (در نیم‌کرهٔ شمالی) به سمت قطب شمال باشد.ساعت‌های آفتابی معمولی، زمان ظاهری خورشیدی را نشان می‌دهند. این زمان با زمانی که از ساعت می‌خوانیم کمی فرق دارد و در طول سال تا حدود ۱۵ دقیقه جابه‌جا می‌شود. این ساعت‌ها تنها ۴ روز در طول سال با ساعت‌های مکانیکی مطابقت دارند (۱۶ آوریل، ۱۴ ژوئن، ۲ سپتامبر و ۲۵ دسامبر). این پدیده به این خاطر است که راستای محور چرخش زمین به دور خود کاملاً ثابت نیست و زمین هنگام چرخش به دور خود کمی تاب می‌خورد. ساعت‌های آفتابی دقیق همیشه جدول یا نموداری در کنار خود دارند که این اختلاف زمان را در ماه‌های مختلف سال تصحیح می‌کند. برخی دیگر از ساعت‌های آفتابی پیچیده نیز با خمیده‌کردن خط ساعت‌ها روی صفحهٔ خود یا با روش‌های دیگر مستقیماً ساعت درست را نشان می‌دهند. ساعت‌های آفتابی افقی ، این نوع ساعت‌های آفتابی به خاطر این که استوایی نیستند فاصله بین ساعت‌های مندرج آن ۱۵ درجه نمی‌باشد و این ساعات با فورمول : tanh . sinl = tanx درست می‌شوند که h زاویه ساعتی است یعنی همان ۱۵ درجه برای یک ساعت . و l عرض جغرافیایی محلتان است . با این که رواج این نوع ساعات آفتابی مخصوصا در مساجد زیاد می‌باشد ولی نسبت به ساعات استوایی از دقت نسبتا پایین تری برخوردارند . حال اگر بخواهید شاخصتان رو به ستاره قطبی یعنی موازی با قطب سماوی نباشد باید به جای یک دایره و یا ردیف ساعت دو دایره یا ردیف ساعت درست کنید تا هم در تابستان کار کند و هم در زمستان (ردیف اول برای تابستان و ردیف دوم برای زمستان است) که شعاع آن را از نسبت‌های مختصاتی محل خودتان باید به دست آورید . با این کار یعنی قطبی نکردن شاخص و افقی بودن آن اصلا روی دقیقه‌ها حساب نگنید مگر این که تا ۰٫۰۰۱ درجه هم محاسبه کنید . البته در قطبی نکردن شاخص طول آن نیز تاثیر گذار است . البته اگر بتوانید داده‌های محل خودتان بر حسب قدتان را حفظ کنید همیشه با چند قطعه سنگ می‌توانید در خیابان‌های شهرتان هم ساعت را بیابید . البته می‌دانیم که ساعات آفتابی باید مورد اصلاح تصحیح طول جغرافیایی هم قرار گیرند تا ساعت همان ساعت روی دیوار باشد گه این تصحیح برای هر درجه فاصله شهرتان از نصف النهار مبدا کشورتان ۴ دقیقه می‌باشد .

البته تصحیح یکسان سازی زمان هم باید اعمال شود . و همین طور یک ساعت جلو و عقب کشیدن‌هایی که در تابستان و زمستان برای کمتر مصرف کردن انرژی در بعضی از کشور‌ها اعمال می‌شود .

.......................................................................................................................................

منابع:

http://www.aftab.ir

http://www.roshd.ir

http://www.fa.wikipedia.org

تهیه و تنظیم:افشان مافی

.......................................................................................................................................

تاریخچه فناوری نانو

نقطه شروع و توسعه اوليه فناوري نانو به طور دقيق مشخص نيست.

شايد بتوان گفت كه اولين نانوتكنولوژيست‌ها شيشه‌گران قرون وسطايي بوده‌اند كه از قالب‌هاي قديمي براي شكل‌دادن به شيشه‌هايشان استفاده مي‌كرده‌اند. البته اين شيشه‌گران نمي‌دانستند كه چرا با اضافه‌كردن طلا به شيشه رنگ آن تغيير مي‌كند. در آن زمان براي ساخت شيشه‌هاي كليساهاي قرون وسطايي از ذرات نانومتري طلا استفاده مي‌‌شده است و با اين كار شيشه‌هاي رنگي بسيار جذابي بدست مي‌آمده است. اين قبيل شيشه‌ها هم‌اكنون در بين شيشه‌هاي بسيار قديمي يافت مي‌شوند. رنگ به‌وجودآمده در اين شيشه‌ها برپايه اين حقيقت استوار است كه مواد با ابعاد نانو داراي همان خواص مواد با ابعاد ميكرو نمي‌باشند.در واقع يافتن مثالهايي براي استفاده از نانو ذرات فلزي چندان سخت نيست.رنگدانه‌هاي تزييني جام مشهور ليکرگوس در روم باستان ( قرن چهارم بعد از ميلاد) نمونه‌اي از آنهاست. اين جام هنوز در موزه بريتانيا قرار دارد و بسته به جهت نور تابيده به آن رنگهاي متفاوتي دارد. نور انعکاس يافته از آن سبز است ولي اگر نوري از درون آن بتابد، به رنگ قرمز ديده مي‌شود. آناليز اين شيشه حکايت از وجود مقادير بسيار اندکي از بلورهاي فلزي ريز700 (nm) دارد ، که حاوي نقره و طلا با نسبت مولي تقريبا 14 به 1 است حضور اين نانو بلورها باعث رنگ ويژه جام ليکرگوس گشته است.

در سال1959 ريچارد فاينمن مقاله‌اي را درباره قابليت‌هاي فناوري نانو در آينده منتشر ساخت. با وجود موقعيت‌هايي كه توسط بسياري تا آن زمان كسب‌ شده بود، ريچارد. پي. فاينمن را به عنوان پايه گذار اين علم مي‌شناسند. فاينمن كه بعدها جايزه نوبل را در فيزيك دريافت كرد در آن سال در يک مهماني شام كه توسط انجمن فيزيک آمريكا برگزار شده بود، سخنراني كرد و ايده فناوري نانو را براي عموم مردم آشكار ساخت. عنوان سخنراني وي «فضاي زيادي در سطوح پايين وجود دارد» بود.سخنراني او شامل اين مطلب بود كه مي‌توان تمام دايره‌المعارف بريتانيكا را بر روي يك سنجاق نگارش كرد.يعني ابعاد آن به اندازه 25000/1ابعاد واقعيش كوچك مي شود. او همچنين از دو تايي ‌كردن اتم‌ها براي كاهش ابعاد كامپيوترها سخن گفت (در آن زمان ابعاد كامپيوترها بسيار بزرگتر از ابعاد كنوني بودند اما او احتمال مي‌داد كه ابعاد آنها را بتوان حتي از ابعاد كامپيوترهاي كنوني نيز كوچكتر كرد.) او همچنين در آن سخنراني توسعه بيشتر فناوري نانو را پيش‌بيني نمود.

و اما ايرانيان و نانو ذرات فلزي از ديروز تا امروز:

ايرانيان در قرن‌هاي چهارم تا هفتم هجري از نانوذرات نقره و مس براي تزيين سفال‌هاي خود استفاده مي‌کرده‌اند..محققاني از کشور ايتاليا به همراه مهندس فرح شکوهي، مهندس پروين اوليايي، دکتر جواد رهيقي و دکتر محمد لامهي رشتي از سازمان انرژي اتمي کشورمان، نتايج تحقيقات صورت‌گرفته بر روي لعاب‌هاي استفاده‌شده بر روي سفال‌هاي ايراني قرن‌هاي 4 تا 7 هجري را به صورت مقاله‌اي منتشر کرده اند.                                           
Appl. Phys. A, 79,2004, 257-261
طبق نتايج اين تحقيق، وجود نانوذرات نقره و مس در لعاب مورد استفاده در تزئينات سفالي قرون 4 تا 7 هجري موجب پيدايش اثرات کروماتيکي مختلفي در اين سفالينه‌ها شده است.

تصاوير ارائه‌شده در اين مقاله، حاکي از پخش‌شدن نانوذرات هم‌اندازه نقره با قطر حدود 20 نانومتر در پاية شيشه‌اي لعاب روي سفال‌هاست.

علم طبيعي حقيقتا طبيعت را وصف نمي کند بلکه آن بخشي از فعل و انفعال ميان طبيعت و خود ماست.                                                                                      

                                                                                                ورنر هايزنبرگ

امروزه نیز پژوهشگران و محققان ایرانی گام های موثری در جهت پیشرفت و توسعه نانو ذرات فلزی بر داشته اند.

برای مثال روش ابداعي دکتر فخرالدين مير خلف عضو هيئت علمي دانشگاه کاشان و پژوهشگر گروه الکترو شيمي دانشکده شيمي دانشگاه ليورپول انگلستان که در قالب مقاله اي در ژورنال جامعه شيمي آمريکا به چاپ رسيده طي دو سه ماه اخير از پر خواننده ترين مقالات سايت الکترونيکي اين مجله بوده و مورد استقبال محققان نانو تکنولوژي جهان قرار گرفته است .

دکتر مير خلف درباره روش ابداعي تهيه نانو ذرات فلزي به موفقیت هایی دست یافته اند. یا سرکار خانم دکتر اعظم ایرجی راد که مشغول انجام پروژه ای هستند.

در اين طرح نانو ذرات فلزي از جمله نقره،کبالت و طلا به روش کندو سوز ليزر، پالسي در محيط مايع مناسب ساخته ميشود.براي هر ماده بستگي فرايند کند و سوز و تشکيل نانو ذرات به نوع ماده هدف ،چگالي توان، طول موج ليزر و نوع مايع محيط کندوسوز بررسي ميشود.سپس ذرات از محلول خارج ميشود.سپس ساختار از نظر بلوري و اندازه ذرات ساخته شده با استفاده از ميکروسکوپهاي الکتروني و تصوير برداري AFM مطالعه ميشود.

براي بعضي از مصارف، ذرات در محلول هاي پليمري ساخته خواهد شد.مثل ذرات نقره که خاصيت ضد باکتري دارد.اندازه ذرات به طور متوسط 20 نانو متر خواهد بود.

تاريخ رويدادهاي مهم در زمينه فناوري نانو:

۱۸۵۷مايکل فارادي محلول کلوئيدي طلا را کشف کرد.                                                                   
۱۹۰۵
تشريح رفتار محلول‌هاي کلوئيدي توسط آلبرت انيشتين.                                   
 ۱۹۳۲
ايجاد لايه‌هاي اتمي به ضخامت يک مولکول توسط لنگموير(Langmuir) .

      . ۱۹۵۹فاینمن ایده  " فضاي زياد در سطوح پايين " را برای کار با مواد در مقیاس نانو مطرح کرد

۱۹۷۴براي اولين بار واژه فناوري نانو توسط نوريو تانيگوچي بر زبانها جاري شد.

۱۹۸۱شرکتIBMدستگاهي اختراع کرد که به کمک آن مي‌توان اتم‌ها را تک تک جا‌به‌جا کرد.

۱۹۸۵کشف ساختار جديدي از کربنC60

۱۹۹۰شرکت توانايي کنترل نحوه قرارگيري اتم‌ها را نمايش گذاشت.

۱۹۹۱کشف نانو لوله‌هاي کربني.

۱۹۹۳توليد اولين نقاط کوانتومي با کيفيت بالا.

۱۹۹۷ساخت اولين نانو ترانزيستور.

۲۰۰۰ساخت اولين موتور DNA.

۲۰۰۱استفاده از نانو لوله.

۲۰۰۲شلوارهاي ضد لک  به بازار آمد.

۲۰۰۳توليد  نمونه هاي ازمايشگاهي نانوسلول هاي خورشيدي.

۲۰۰۴تحقيق و توسعه براي پيشرفت در عرصه فناوري نانو ادامه دارد.

چه کم مي دانيم که کيستيم !!!!

و چه کمتر از آنچه خواهيم شد !!!!

                  (بايرن)

................................................................................................................................. 

تهیه و تنظیم:افشان مافی

 

منابع:

 

http://www.roshd.ir

http://www.hupaa.com

.................................................................................................................................