Sir John Douglas Cockcroft Ernest Thomas Sinton Walton

1951
کاککرافت ، سر جان داگس.
مليت: بريتانيايي.
متولد: 27مه 1897، يورکشاير،
متوفي: 18 سپتا مبر1967، کيمبريج.
والتن، ارنست تامسن سينتن.
مليت: ايرلندي. متولد:6اکتبر1903، ايرلند. متوفي: 1995.
به خاطر پيشگامي در شکستن هسته اتم به وسيله ذرات شتابنده.
تحصيلات کاککرافت در دانشگاه منچستر به علت شروع جنگ جهاني اول قطع گرديد و او در توپخانه نيروي زميني سلطنتي مشغول خدمت شد. پس از جنگ ، در "شرکت برق متروپالتين ويکرز" به کار پرداخت و در 1924 موفق به اخذ گواهينامه از دانشگاه کيمبريج شد. سپس به آزمايشگاه کوند يش پيوست و به اتفاق والتن تحت نظر راذرفرد {شيمي 1908} به کار پرداخت.
کاککرافت که از قابليت هاي داراي و تحقيقي هر دو برخوردار بود، درهمان حالي که در کيمبريج استاد بود(1936-16)، به عضويت هيئت تيزارد به امريکا رفت(1940)و در 1941-1944 رياست بخش تحقيق و توسعه در نيروي هوايي به او محول گرديد. "سازمان تحقيقات انرژي اتمي" در هارول توسط کاککرافت ايجاد شد.(1946)که نخستين رئيس آن بود،و در تشکيل (1959) کالج چرچيل در کيمبريج نيز نقش موثر داشت. والتن در ترينيتي کالج،کيمبريج، تحصيل کرد و از 1927، همراه با کاککرافت ، به عنوان عضو گروهي که رادرفرد در آزمايشگاه کونديش تشکيل داده بود به کار پرداخت. والتن در 1957 در ترينيتي کالج دانشگاه دالبين به استادي فلسفه طبيعي و تجربي منصوب به او واگذار گرديد.
اين دو موافق به ساخت شتاب سنج کاککرافت والتن شدند که در پژوهشهاي فيزيک هسته اي ابزاري بسيار با اهميت به شمار مي رود . از طريق همين شتاب سنج ،آن دو در 1933 نشان دادند که مي توان هستۀ اتم هاي ليتيوم را تجزيه کرد، کاري که نخستين القاي مصنوعي فروپاشي هسته اي بود. شتاب سنج کاککرافت- والتن در پژوهشهاي آزمايشگاهي در سراسر جهان از ابزار مهم تحقيق در آمد.اين شتاب سنج، علاوه برمواد استفاده از آن در تحقيقات اتمي و هسته اي ، کاربردهاي فراواني نيز در صنعت (مثلا، در آشکار سازي نقايص فلزات) و پزشکي (مثلا،در معالجه سرطان) دارد. الگوهاي امروزي آن ابزار اوليه، معمولا تأسيسات عظيمي هستند که با انرژي چند ميليون الکترون ولتي به توليد ذرات مي پردازند. آزمايشهاي اين دو نفره امروزه به نظر همگان به عنوان رويدادهاي برجسته در تاريخ علم تلقي مي شود و همين آزمايشها بود که در واقع نخستين تأييد کنندۀ اساسي نظريه اينشتين در اين باب به شمار مي رفت که جرم و انرژي تعويض پذيرند.
Felix Bloch Edward Mills Purcell

1952
بلاک ، فليکس.
مليت: امريکايي. متولد: 23اکتبر1905،زوريخ. متوفي: 1983.
پرسل، ادورد ميلز.
مليت:امرکايي. متولد:30اوت1912،تيلرويل، ايلينويز.
به خاطر تمهيد روشهاي جديد در اندازه گيري دقيق ميدانهاي مغناطيسي در هسته اتم و کشفيات مربوط به آن.
پرسل در رشته مهندسي برق در دانشگاه پردو تحصيل کرد و بعد در دانشگاه هاي کارلسروهه و هاروارد به تحصيل فيزيک پرداخت. از 1938 در هاروارد شروع به تدريس کرد ودر 1949 به استادي فيزيک آنجا رسيد. در 1941-1945، در "موسسه تکنولوژي ماساچوست" در باب پيشبرد رادار ميکروموج کار کرد ودوباره به هاروارد بازنگشت. در 1962 به عضويت"کميتۀ علمي مشورتي رئيس جمهوري امريکا"انتخاب شد. بلاک در آغاز در دانشگاه لايپزيگ، آلمان، تحصيل کرد و مدتي کوتاه در همان جا درس داد. از 1933 به امريکا رفت و تا آخر کار در دانشگاه استفرد باقي ماند. در 1954- 1955، مدير کلcern در ژنو بود.
بلاک ، وپرسل، هر دو به استقلال ، در دهه 1940 موفق به تهيه روشي جديد در اندازه گيري ميدانهاي مغناطيسي در دهسته اتم شدند و، به همين خاطر، جايزه فيزيک نوبل در 1952 بين آنها تقسيم شد. اما بلاک در چنان زمينه هاي بديع و متنوعي در فيزيک اتمي کار کرد که نام او با بسياري از قوانين و مفاهيم فيزيکي همراه است، از جمله: کارکردهاي موج بلاک، موجهاي اسپين بلاک ، ديوار بلاک، و معادله هاي بلاک. پرسل هم يک تلسکوپ راديويي ساخت که با آن مي شد تابشي را که از ابرهاي ئيدروژني از فضا ساطع مي شود شناسايي کرد.
Frits (Frederik) Zernike
1953
زرنيکه ( تسرنيکه ) ، فريتس.
مليت: هلندي. متولد: 16 ژوئيه1888، آمستردام. متوفي: 10مارس1966، گرونينگن،هلند.
به خاطر نمايش روش تباين فاز .
زرنيکه در 1915 به دانشگاه دولتي گرونينگن پيوست و تا 1958 در آنجا بود. زرينکه ثابت کرد که آثار نامرئي ناشي از تغييرات در فاز را مي توان به تغييراتي معادل در دامنه مبدل کرد. وبر اين اساس ميکروسکوپي مبتني بر تباين فاز ساخت که تفاوتهاي فاز يا مسيراپتيکي را در انواع شفاف يا شکننده قابل رويت مي کرد. ميکروسکوپ زرنيکه از ابزار مهم تحقيقات مربوط به مواد بيولوژيکي شفاف است و به همين اعتبار در سرطان شناسي ارزش زياد دارد. اين ميکروسکوپ در استخراج فلزات نيز به کار مي آيد.
Walther Bothe
Max Born
1954
بورن، ماکس .
مليت: بريتانيايي. متولد:11دسامبر 1882، برسلاو،آلمان (اکنون در لهستان). متوفي: 5 ژانويه 1970، گوتينگن،آلمان.
به خاطر تحقيقات بنياديش در مکانيک کوانتوم ، و بخصوص به خاطر تعبير رياضيش از کارکرد موج.
ماکس بورن در برسلاو، هايدلبرگ، زوريخ ، و کيمبريج تحصيل کرد. در 1907 به دريافت درجه دکترا از دانشگاه گوتينگن نايل شد، و بعد در همان جا به تدريس پرداخت، کرسي استادي به دست آورد، و در 1921 يک مرکز تحقيقات فيزيک نظري در آن جا ايجاد کرد. او يهودي بود، در 1933 از آلمان گريخت و به کيمبريج رفت و تا 1953 ، که درايام بازنشستگي به گوتينگن بازگشت ، در همان جا بود. ماکس بورن در مشارکت و شکل دادن به فيزيک مدرن از همه فيزيکدانان نسل خود موفقتر بود. او، قبل از همه ، اهميت نظريه نسبيت اينشتن، نظريه اتمي بور ، و نظريه جديد کوانتوم را دريافت ، و در تمام اين زمينه ها ابداعات و مشارکتي بي اندازه موثر کرد. جايزه فيزيک نوبل نه از اين جهت که کار او باعث حل مسئله برخوردها شد بلکه از آن رو به ماکس بورن تعلق گرفت که در جريان حل آن مسئله موفق به کشف و پيشبرد تعبيري بکلي جديد از خود مکانيک کوانتوم گرديد.
بوته ، والتر ويلهم گئورگ فرانتس.
مليت:آلماني. متولد:8ژانويه 1891،اورانينبرگ، آلمان. متوفي: 8 فوريه 1957، هايدلبرگ.
به خاطر ابداع طريقه انطباق و کشفياتي که بر اثر آن کرد.
بوته در دانشگاه هاي برلن، گيسن، و هايدلبرگ تدريس کرد. در جريان جنگ جهاني دوم، بوته که رياست موسسه فيزيک در موسسه قيصر ويلهم را برعهده داشت ، از دانشمندان اصلي آلماني شريک در طرحهاي انرژي هسته اي بود و در نخستين سيکلوترون که در 1943 تکميل شد نقش کليدي داشت. بوته در 1946 به هيئت استادان فيزيک دانشگاه هايدلبرگ پيوست. بخشي از جايزه فيزيک نوبل 1954 به جهت ابداع طريقه اي براي اندازه گيري دقيق زمان به بوته اهدا شد. از موارد استعمال اين طريقه در تحقيقات هسته اي ، تعيين امتداد تابش کيهاني است.
Willis Eugene Lamb Polykarp Kusch


1955
کوش، پوليارپ.
مليت: امريکايي. متولد:26ژانويه 1911، بلاکنبورگ،آلمان.
به خاطر تعيين دقيق گشتاور مغناطيسي الکترون.
کوش در "موسسه تکنولوژي کيس" و دانشگاه ايلينويز درس خواند و در دانشگاههاي ايلينويز (1931-36) و کولومبيا(1937-41) تدريس کرد، و بعد با شرکت وستينگهاوس (1941-42) و آزمايشگاهاي تلفن بل (1944-46) به همکاري پرداخت. در 1946 به دانشگاه کولومبيا رفت، وتا 1927 که به دانشگاه تکزاس پيوست، در همان جا بود. کوش، با استفاده از اصل تابه مولکولي ايزيدور رابي ( فيزيک 1944 ) ، ابزاري دقيق براي تعيين تغيرات انرژي ناشي از امواج راديويي با بسامد بالا در اتم هاي سديم و گاليوم ساخت و، از نتايج به دست آمده ، گشتاور دو قطبي مغناطيسي را محاسبه کرد که با محاسبات متفاوت بود
لم ، ويليس يوجين.
مليت: امريکايي. متولد: 12ژوئيه 1913، لس آنجلس.
به خاطر کشفياتش در ارتباط با ساختار ريز طيف ئيدروژن.
لم در دانشگاه کاليفرنيا تحصيل کرد، و در دانشگاههاي کولومبيا (1938-52) واستفرد (1951-56) به تدريس پرداخت. در 1956-1962 در دانشگاه آکسفرد و در 1962-1974 در دانشگاه ييل استاد فيزيک بود. از آن تاريخ به بعد ، استاد فيزيک و علوم اپتيکي در دانشگاه آريزوناست. سطح انرژي پيش بيني شده در نظريه بور {فيزيک 1922}و نيز معادله شرودينگر (فيزيک1933 ) با مشاهدات بعدي منطبق بودند. در عين حال، لم معادله اي براي سطح انرژي در دماي پايين وضع کرد که "انتقال لم" خوانده مي شود. کشفيات کوش و لم، که روي طرح هاي جداگانه اي در دانشگاه کولومبيا کار
مي کردند ، اندازه گيري دقيق لحظۀ مغناطيسي الکترون را ممکن ساخت.
William Bradford Shockley John Bardeen Walter Houser Brattain



1956
باردين ، جان.
مليت: امريکايي. متولد:23مه 1908، مد يسن، ويسکانتين. متوفي: 30ژانويه 1991، باستن.
براتن ، والتر هاوسر.
مليت: امريکايي. متولد: 10فوريه1902 اموي،چنين. متوفي: 1987
شاکلي ، ويليام براد فورد.
مليت: امريکايي. متولد:13 فوريه 1910،لندن.
به خاطر تحقيقاتش در باب نيم رسانا ها ( نيم هادي ها) و کشف اثر ترانزيستور.
باريدن در دانشگاههاي ويسکا نسين و پرينستن درس خواند. در سالهاي 1930-33 در تحقيقات ژئوفيزيکي مشارکت داشت، بعد در دانشگاههاي ها روارد(1935-38) ومينه مشغول شد. سپس به آمايشگاههاي تلفن بل پيوست (1955). در 1951-75، استاد فيزيک و مهندس برق دانشگاه ايلينويز بود. براتن در دانشگاههاي اورگون ومينه سوتا درس خواند و از 1929تا 1967، بجز مدتي کوتاه(1943-43) که با بخش تحقيقات جنگ کار مي کرد، در آزمايشگاههاي تلفن بل به کار اشتغال داشت. شاکلي در موسسه تکنولوژي کاليفرنيا و موسسه تکنولوژي ماساچوست درس خواند واز 1936 در آزمايشگاههاي تلفن بل به کار پرداخت. در جريان جنگ جهاني دوم، سرپرستي تحقيقات دولت در باب مقابله با زير درياييهاي دشمن را بر عهده داشت (1942-44) ودر 1945 به عنوان مشاور وزير جنگ امريکا خدمت کرد.
بعد از آن ، دوباره به شرکت بل بازگشت. شاکلي در 1936-57 استاد رشته مهندسي دانشگاه استنفرد، و در 1958-63 رئيس"شرکت ترانزيستور شاکلي" بود. او در چندين مجمع علمي شرکت داشت. ترانزيستور در سال 1948 به وسيله باريدن وبراتن ، که در آزمايشگاههاي تلفن بل در امريکا تحت سرپرستي شاکلي کار مي کردند، اختراع شد و جايزه فيزيک نوبل 1956 به جهت مشترکا به هر سه تعلق گرفت. ترانزيستور که اکنون عادي به نظر مي رسد، پس از اختراع خود باعث انقلابي بزرگ در دستگاههاي الکتروني مثل راديو، تلويزيون، تلفن وغيره شد. براتن در 1972 نيز به خاطر عرضه نظريه ابر رسانا ها (فوق هادي ها) دوباره به دريافت نوبل فيزيک مفتخر گرديد.
Chen Ning Yang Tsung-Dao Lee


1957
لي ، تسونگ دائو.
مليت: چيني. متولد:25 نوامبر 1926، شانگهاي.
يانگ، چن نينگ
مليت: چيني. متولد:22 سپتامبر 1922، آنواي، چين.
به خاطر تحقيقات عميقشان در قوانين پاريته که به کشفيات مهمي در زمينه ذرات بنيادي انجاميد.
يانگ در دانشگاه ملي شهر کومينگ، چين، تحصيل کرد و پس از آن به امريکا رفت و درجه دکترايش را از دانشگاه شيکا گو گرفت. در 1949 به موسسه تحقيقات پر ينستن پيوست، بعد رئيس موسسه فيزيک نظري دانشگاه نيويورک شد(1966) و تا آخر در همان جا باقي ماند. لي در چنين مشغول تحصيل بود که به خاطر تجاوز ژاپن در جنگ دوم تحصيلاتش قطع شد. پس از جنگ ، بورسي از دانشگاه شيکاگو گرفت(1946) و در آنجا در رشته اختر فيزيک مشغول تحصيل شد. وي در موسسه تحقيقا ت پيشرفته دانشگاه پرينستن (1951-53و1960-63) کار کرد و از 1960 به عنوان استاد در دانشگاه کولومبيا به کار پرداخت. لي و يانگ نخستين چيني هايي بودند که به دريافت جايزه نوبل مفتخر شدند،و تحقيقا تشان در قوانين پاريته به کشفيات مهمي در رشتۀ ذرات بنيادي انجاميد.
Pavel Alekseyevich Cherenkov Il´ja Mikhailovich Frank Igor Yevgenyevich Tamm



1958
شرنکوف ، پاول آلکسويج.
مليت: روسي. متولد: 28ژوئيه1904، وورونژ،روسيه.
فرانک ،ايليا ميخايلوويچ
مليت: روسي. متولد:23اکتبر،1908، سنپطرزبورگ
تام، ايگور يوگنيويچ.
مليت: روسي .متولد: 8ژوئيه1895،ولادي وستک. متوفي: 12آوريل1971، مسکو.
به خاطر کشف و تحليل اثر چرنکوف.
شرنکوف در دانشگاه دولتي وورونژ تحصيل کرد و در 1930 به موسسه فيزيک لبه دوف در مسکو پيوست. بعد مدتي در موسسه مهندسي فيزيک مسکو کار کرد و سپس براي هميشه به موسسه لبه دوف بازگشت. فرانک در دانشگاه مسکو آموزش ديد و در 1930-34 در موسسه اپتيک لنينگراد مشغول بود. سپس به موسسه فيزيک لبه دوف در مسکو پيوست(1934). از 1944 به تدريس پرداخت و در ساليان اخير در موسسه تحقيقات هسته اي ،مسکو، مشغول بود. تام، پيش از آنکه به موسسه لبه دوف بپيوندد ، در دانشگاه مسکو تدريس مي کرد ، و در همين موسسه بود که با چرنکوف و فرانک به کار مشترک پرداخت.
شرنکوف در اوايل دهه 1930 کشف کرد که الکترون هاي تابعي که بر اثر اشعه هاي تابشي ايجاد مي شوند علت اصلي تابش هاي مرئي هستند. اين پديده، که به نام کاشف آن اثر چرنکوف خوانده شد،توسط فرانک و تام تعبير رياضي شد(1937). هر سه فيزيکدان به کار روي اثر شرنکوف و مسائل ناشي از آن ،از جمله اثر دوپلر ، ادامه دادند ، و نخستين روس هايي بودند که به دريافت جايزه فيزيک نوبل مفتخر شدند.
Emilio Gino Segrè Owen Chamberlain


1959
چيمبرلين ، اوون.
ملـ : امريكايي. متـ : 10 ژوئيه 1920 ، سانفرانسيسكو.
سگره ، اميليوجينو
ملـ : امريكايي. متـ : 1 فوريه 1905 ، رم. فتـ : 23 آوريل 1989 ، بركلي ، كاليفرنيا.
به خاطر كشف آنتي پروتون.
چيمبرلين در كالج دارتموث و دانشگاه شيكاگو تحصيل كرد. در دوره فوق ليسانس تحت نظر انريكو فرمي ( فيزيك 1938 ) به تحقيق پرداخت و بعد به عنوان محقق فيزيك در طرح منهتن مشغول كار شد. سپس در دانشگاههاي شيكاگو ، رم ، و هاروارد تدريس كرد و به عنوان استاد به دانشگاه كاليفرنيا بركلي ، پيوست.
سگره كه اساساً در رشته مهندسي درس خوانده بود ، از 1927 تغيير رشته داد و در دانشگاه رم به فيزيك روي كرد. او كه نخستين محقق – دانشجوي فرمي بود ، در 1928 موفق به اخذ درجه دكترا شد و بعد به رياست آزمايشگاه فيزيك در دانشگاه پالرمو منصوب گرديد. پس از قدرت گرفتن فاشيستها به دلايل نژادي اخراج شد و به امريكا رفت و براي تدريس به دانشگاه كاليفرنيا پيوست. در جريان جنگ دوم ، در طرح منهتن و آزمايشگاه علمي لوس آلاموس نقش كليدي داشت و پس از جنگ به دانشگاه كاليفرنيا بازگشت ( 1946 ).
پول ديراك ( فيزيك 1933 ) اعلام كرده بود كه تركيب كوانتوم و نظريههاي نسبيتي مؤيد آن است كه وجود هر ذره بر وجود ضد ذره دلالت دارد. بدين ترتيب ، پس از آن كه كارل آندرسن ( فيزيك 1936 ) در 1932 موفق به كشف پوزيترون گرديد ، انتظار كشف « ضد پروتون » بيشتر شد. اما سالها طول كشيد و آزمايشهايي بسيار به دست سگره و شاگردش چيمبرلين صورت گرفت تا ، سرانجام ، ذره جديد كشف شد.
Donald Arthur Glaser
1960
گليزر، دانلد آرثر.
مليت: امريکايي. متولد: 21سپتامبر1926، کليولند، اوهايو.
به خاطر اختراع اتاقک حباب.
گليزر که پدري و مادري داشت،در 1946 از موسسه تکنولوژي کيس در کليولند درجه ليسانس گرفت و بعد به دريافت درجه دکترا از موسسه تکنولوژي کاليفرنيا نايل شد(1950). رساله دکترايش در باب پرتو کيهاني بود. سپس به مدت ده سال در دانشگاه ميشيگان ،و از 1959 به بعد در دانشگاه کاليفر نيا ،برکلي، به کار پرداخت. از 1946 به بيولوژي مولکولي علاقه مند شد و چنين رساله در اين زمينه منتشر ساخت. هم اتاقک ابرچارلز ويلسن{فيزيک1927} و هم روش تحقيق هسته اي سسيل پاول{فيزيک 1950} فقط قادر به يافتن ذرات داراي انرژي پا يين در پرتوهاي کيهاني بودند. به همين دليل، ضرورت تعبيه اسبا بي براي يافتن ذرات داراي انرژي زياد محسوس بود. گليزر که در 1925 در دانشگاه ميشيگان کار و تحقيق مي کرد، به آزمايشهاي مختلفي دست زد و به اختراع"اتاقک حباب" موفق شد. اين اسباب براي پيداگري ذرات داراي انرژي زياد و تحقيق در آنها به کار مي رود. اندازۀ اتاقک هاي حباب ، از آن زمان تاکنون ، چندين برابر شده است. اتاقک گليزر به اندازه يک فلاسک بود، اما اتاقک هاي امروزي به اندازه يک اتوبوس است.