به نام آنكه جان را فكرت آموخت

          اگر دانش در ثريا باشد،مرداني از سرزمين پارس آن را به زير خواهند كشيد.
                                                                                       رسول اكرم(ص)
به مناسبت روز نجوم

اگر در سكوت شب براي از دست دادن خورشيد غمگين شوي،ستاره را هم از دست خواهي داد.

از گذشته تا به اكنون ايرانيان در زمينه ي نجوم به دستاوردهاي فراواني دست يافته اند.نام دانشمندان بزرگ بسياري در عرصه ي تاريخ علم نجوم ايران خود نمايي ميكند،به شرح مختصري در باب چند تن از دانشمندان اين عرصه اكتفا مي كنم،كه ((مشت نمونه ي خروار است.))…
فعاليت اين دانشمندان عاليقدر شايد تنها جزئي از افتخاراتي باشد كه چون ستاره اي بر آسمان اين مرز و بوم مي درخشد.
ابو ريحان بيروني و خواجه نصيرالدين طوسي و ابوالفا بوزجاني وابو جعفر محمد بن موسي خوارزمي و بنو منجم و... كه همگي ايراني بوده و  نقش اساسي در شكل گيري تمدن اسلامي داشتند.
بنو موسي بن شاكر خراساني هم كه سه پسر بودند و نقش بسيار مهمي در علم نجوم و رياضيات ايفا نمودند، اما از آنجا كه در زمان آنان مركز علم بغداد بود خراسان را ترك نموده و در بغداد سكني گزيدند.
بيان شرح مختصري در باب تني چند از دانشمندان عرصه ي علم ايران،و گوشه اي از فعاليتهاي آنان:

ابوريحان بيروني:
 ابوريحان محـمد بن احـمد خوارزمي از نوابغ و دانشمندان بزرگ ايران در سال 362 هـجري قـمري در منـطقه خارج از شهـر خوارزم بدنـيا آمد، و به همين دليل او را((بيروني)) لقب دادند.
كتابي كه وي در زمينه ي نجوم و رياضيات از زبان سانسكريت برگردان نموده است،كتاب ((زيج سند هند)) مي باشد.از جمله ي فعاليتهاي وي در زمينه ي نجوم مي توان به كارهاي زير اشاره نمود:
اصل نجومي تسوية البـيوت
اصل نجـومي مطرح شعـاع
رصد خسوف و کسوف
ابو ريحان بيروني و بازاري با مشاهده ي همزمان يك ماه گرفتگي، اختلاف طول آن را به دست آوردند، درست در زماني كه هيچ ابزاري براي اينگونه فعاليتها موجود نبود.در اين زمان و دوره مسلما اين كار با ابزار موجود بسيار راحتتر انجام مي شود.
ابوريحان بيروني نيز در ذيج خويش معروف به قانون مسعودي اشكالات اساسي به نظريه فلكي بطلميوس مي‌گيرد و المجستي(ذيج بطلميوسي) را نقد مي‌كند.

خواجه نصيرالدين طوسي:
خواجه نصيرالدين محمد بن حسن جهرودي طوسي مشهور به خواجه نصيرالدين طوسي از اهالي جهرود توابع قم بوده است كه در تاريخ 15 جمادي الاول به سال 597 هجري قمري ولادت يافته است. او به تحصيل دانش، علاقه زيادي داشت و از دوران جواني در علوم رياضي و نجوم و حكمت سرآمد شد و از دانشمندان معروف زمان خود گرديد.
بدستور محقق بزرگ طوسي فخرالدين ابوالسعادات احمد بن عثمان مراغي معمار معروف آن عصر ساختمان وسيع و با شكوه رصدخانه را با نقشه استاد شروع نمود و محلي كه براي رصدخانه انتخاب شده بود تلي بود كه در شمال غربي شهر مراغه واقع شده بود و اينك بنام رصد مراغه معروف است.
خواجه نصرالدين طوسي مدت 18 سال در مراغه بر روي ذيج ايلخاني كار مي‌كند، و در آن اشكالات متعدد بر نظريه بطلميوس را وارد مي كند و نظريه خواجه نصير يكي از اركان مهم نجوم جديد است كه او با نظرياتش نظريه بطلميوس را سست مي‌كند.
خواجه نصير الدين طوسي عنوان خورشيد مركزي را مطرح كرده بود، نظريه جفت طوسي در واقع نظريه اي است بين نظريه رايج بطلميوسي كه مي‌گويد : زمين مركز عالم است و در مركز ايستاده و اجرام در افلاك مختلف به دورش مي‌چرخند و  همچنين نظريه خورشيد مركزي كپرنيكي كه به انقلاب كپرنيكي مطرح است  و خورشيد را در مركز قرار مي‌دهد، نظريه جفت طوسي بين اين دو قرار مي گيرد، يعني حركتي را به هر دو جرم نسبت مي‌دهد. يعني يك پله جلوتر از بطلميوس و يك پله قبل از خورشيد مركزي، و كپرنيك از اين  نظريه استفاده كرد و از آن به عنوان يكي از  منابع مورد استفاده كپرنيك ياد مي‌شود.

ابوسعيد سجزي:
ابوسعيد سجزي يكي از كساني است كه به صراحت در قرن چهارم هجري راجع به گردش زمين به دور خورشيد جاذماً اظهار نظر مي‌كند و مي‌گويد اين زمين است كه به دور خورشيد مي‌گردد، ابوسعيد سجزي اهل سيستان بوده ،او اثبات مي‌كند كه اين زمين است كه به دور خورشيد مي‌گردد يعني قرنها قبل از كپرنيك و كپلر او چنين نظريه‌اي را ارائه مي‌دهد، كه به اين نظريات، نظريات پيش كپرنيكي مي گويند. (منابع موجود ايراني نشان مي دهد كه اگر چه ايرانيان نتوانسته بودند كه ثابت كنند كه اين زمين است كه حول خورشيد در حركت است اما به هر حال اين دانشمندان ايراني بودند كه معتقد بودند كه خورشيد ثابت بوده و زمين حول آن در حركت است،اما به هر صورت راهي براي اثبات آن در دست نداشتند.) يكی از شواهد مكتوب، كتاب «اعلاق‌النفيسه» نوشته ابن‌رسته اصفهانی (قرن سوم هجری/ نهم ميلادی) است كه تنها يك جلد از هفت جلد آن باقی مانده است.)

عبدالرحمن صوفي رازي:
عبدالرحمن صوفي رازي نيز جدول‌هاي يوناني‌ها را تصحيح مي كند، مثلا به منطقه اي  از ستاره‌هاي نجومي اشاره مي‌كند مثل صورت فلكي ققنوس كه اصلاً در هيچ كدام از نوشته‌هاي پيشين موجود نبوده و يا مثلا اجرام غير ستاره به نام سحابي را عنوان مي‌كند.

خوارزمي:
محمد بن ابوجعفر محمدبن موسي خوارزمي پايه گذار علم جبركه در زمينه ي نجوم هم فعال بود و ذيجي را با استفاده از ذيج ها ي هندي و يوناني  و ايراني تشكيل داد، و ابوعبدالله مرزي نيز فعاليتهاي بسياري در جهت پيشبرد نجوم انجام دادند. بايد توجه داشت كه در اين مقوله ذيج هاي هندي و فلكيات بطلميوسي بي تاثير نبودند.

ابن هيثم بصري:
ابن هيثم بصري از برجسته ترين فيزيكدان در فيزيك نور، كسي است كه واضع اتاق تاريك قوانين انعكاس نور را كشف نمود و فيزيك رؤيت را كشف نمود،ابن هيثم در زمينه ي نجوم نقدي بر نظريه بطلميوس تحت عنوان الشكوك الا بطلميوس دارد كه در آن اشكالات نظريه بطلميوسي را به ميان مي آورد.

.....
در اينجا تنها به گوشه اي از آنهمه پيشينه پر بار اشاره شد،در اين ميان شايد نتوان از كارهايي چون ارائه ي نظريه ي پيش كپرنيكي يا نظريه ي جفت طوسي و...به سادگي گذشت،اين تنها قسمتي از يك تاريخ پر مايه است وشايد دگر بار نيازمند اين مثل كه: ((مشت نمونه ي خروار است.))
اگر دانش در ثريا باشد،مرداني از سرزمين پارس آن را به زير خواهند كشيد.

================================

نويسنده: سعيده كريم نژاد

منبع:قسمتي از نوشته به صورت برداشت آزاد از برنامه ي آسمان شب بود.
http://tv4.irib.ir
http://rcirib.ir